کد مطلب:321220 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:209
علمای اسلام برهانی بر خاتمیت رسول اکرم اقامه نکرده اند
فصل و باز گفته است كلماتی كه حاصلش این است كه من به جهت فحص این مطلب در بلاد سیر بسیار كرده ام و سالها غربت اختیار نموده ام و با علما صحبت بسیار داشته ام و خواسته ام كه برهانی اقامه كنند بر امر خاتم انبیاء (ص) با ظهور آن حضرت و یا حجت و معجزه آن حضرت را ثابت بكنند بطوری كه شبهات این حزب داخل نشود و با براهین آنها موافقت نكند و شاهد صدق مدعای ایشان نشود و تا حال نیافته ام مگر آنكه همان برهان صدق دعوای این حزب بوده به طریق اولی و اعظم و اعلی و اقوم و اقوی و چون برای ایضاح مطلب و اطمینان قلب اصراری نمود متهمش می كردند كه از این حزب است و بد سلوكی می كردند من هم ساكت شده ولی باطنا توجه قلب زیاده می شد و نار طلب مشتعل تر می گردید تا آنكه گفته و عین عبارتش این است مجملا می گویند اگر دلیل و برهان نبوت و رسالت سرور كائنات خوارق عادات و معجزات است كه مسموع و منقول است و
معتقدین به اسلام و مذعنین به امر سید انام معنعن روایت نموده اند و اول حاد بوده حال متواتر و ضروری شده و غیرهم از ملل قبل كه الیوم موجودند منكر و انكار آنها را مناط نمی دانند این حزب هم از صاحب این امر دیده اند و بدون واسطه روایت می كنند و خود دیده و دانسته و فهمیده و اعتقاد كرده اند و از تواتر گذشته نزدشان بدیهی شده و انكار و گفتار آخرین را مناط نمی دانند چه كه نرفتند و مجاهده نكردند و دلیل بر صدق مشاهده خود انفاق و ایثار جان و مال خود را ذكر می نمایند و آیه ی فتمنوا الموت ان كنتم صادقین را می خوانند و اگر احتمال اشتباه برود همین اشتباه را در قبل زیاده از الیوم ذكر می نمایند چه كه قبل خوف و طمع بود و مشاعر و مداركشان بمثل الیوم نبود تا آنكه می گوید و خلاصه كلامش این است كه حكم علما بر قتل از عجز ایشان است و دلیل كتاب و سنت و عقل و اجماع و آفاق و انفس است نه ضرب و حبس چرا در این مدت پنجاه سال در یك مجلسی حاضر نشدند و به شرایط مجاهده رفتار نكردند و با حضرات مناظرات نكردند و هكذا از این قبیل سخنان.
معتقدین به اسلام و مذعنین به امر سید انام معنعن روایت نموده اند و اول حاد بوده حال متواتر و ضروری شده و غیرهم از ملل قبل كه الیوم موجودند منكر و انكار آنها را مناط نمی دانند این حزب هم از صاحب این امر دیده اند و بدون واسطه روایت می كنند و خود دیده و دانسته و فهمیده و اعتقاد كرده اند و از تواتر گذشته نزدشان بدیهی شده و انكار و گفتار آخرین را مناط نمی دانند چه كه نرفتند و مجاهده نكردند و دلیل بر صدق مشاهده خود انفاق و ایثار جان و مال خود را ذكر می نمایند و آیه ی فتمنوا الموت ان كنتم صادقین را می خوانند و اگر احتمال اشتباه برود همین اشتباه را در قبل زیاده از الیوم ذكر می نمایند چه كه قبل خوف و طمع بود و مشاعر و مداركشان بمثل الیوم نبود تا آنكه می گوید و خلاصه كلامش این است كه حكم علما بر قتل از عجز ایشان است و دلیل كتاب و سنت و عقل و اجماع و آفاق و انفس است نه ضرب و حبس چرا در این مدت پنجاه سال در یك مجلسی حاضر نشدند و به شرایط مجاهده رفتار نكردند و با حضرات مناظرات نكردند و هكذا از این قبیل سخنان.